سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موزه عبرت تهران

موزه عبرت تهران

شاید تا به حال موزه های زیادی را دیده باشید اما به جرات می توان گفت که حساب موزه عبرت تهران از هر آنچه تا به حال دیده اید سواست. برخی این موزه را در فهرست مقاصد گردشگری سیاه ایران قرار می دهند؛ جایی که وقایعی ناخوشایند را برای تان روایت می کند و نمی دانید در آن گریه کنید، بترسید، خشمگین شوید و یا ... . شاید با دیدن عکس موزه عبرت باورتان نشود که دارید تصویری از یک موزه در قلب تهران را مشاهده می کنید. با دانستن تاریخچه موزه عبرت می فهمید که اینجا زمانی یک شکنجه گاه مخوف بوده و حالا موزه ای است که مزه تلخ و گزنده برشی از تاریخ را به شما می چشاند.

چرا موزه عبرت؟

  • در این موزه با گوشه ای از تاریخ ایران آشنا می شوید.
  • اتفاقات گذشته را به شکلی واقعی تر لمس می کنید.
  • یکی از مقاصد گردشگری سیاه را می بینید.
  • نوع متفاوتی از موزه را می شناسید.
  • مخوف ترین شکنجه گاه ایران را می بینید.
  • با زندانیانی که روزگاری در این زندان زجر می کشیدند ملاقات می کنید.
  • بعد از بازدید از موزه فرصت گشت و گذار در تهران قدیم و بازدید از جاذبه های تماشایی این بخش از شهر را دارید.

مناسب برای: علاقه مندان به تاریخ، موزه گردی و گردشگری سیاه

نامناسب برای:

افراد با روحیه حساس، کودکان و کلیه کسانی که نباید با صحنه های خشن مواجه شوند.

معلولان و کم توانان جسمی در بالا رفتن از پله ها دچار مشکل می شوند.

موزه عبرت تهران

موزه عبرت یک زندان موزه است. زندان موزه ها مکان هایی هستند که در گذشته زندان، قلعه، کمپ و محبس هایی چنینی بوده اند و زندانیانی را در خود داشتند. زندان موزه های بسیاری در دنیا هستند که بنا بر سوابق تاریخی و سیاسی کشورها به صورت های متفاوتی شکل می گیرند.

موزه عبرت یک مقصد گردشگری سیاه است. هدف از گردشگری سیاه تفریح و خوش‌گذرانی نیست، بلکه قصدش آشنا کردن مخاطب با آثار وقایع تلخ است و حتا شاید او را غمگین کند؛ چیزی که خواه ناخواه در موزه عبرت برای شما اتفاق می افتد. 

موزه عبرت تهران

کار بازسازی و آسیب‌شناسی این مکان با نظر مثبت سازمان میراث فرهنگی کشور، با حضور رییس محترم و معاونان ارشد این سازمان و با اخذ نظرهای دقیق کارشناسی کلید خورد و مخوف‌ترین شکنجه‌گاه تاریخ ایران به موزه عبرت ایران تبدیل شد. محمد خاتمی، ریاست جمهور وقت در تاریخ 8 بهمن ماه 1382 خورشیدی این موزه را افتتاح کرد و در یکی از موزه های متفاوت ایران را به روی مردم گشود. کار بازسازی و ساخت مجسمه ها آن قدر هنرمندانه صورت گرفت که برخی از کارشناسان نمونه های موجود در این موزه را برتر از موزه مادام توسو در لندن می دانند.

موزه عبرت تهران

معماری خوفناک زندان پهلوی | فرار غیر ممکن!

پیش از آنکه متوجه اشیای به نمایش در آمده در موزه عبرت شوید، معماری این مجموعه شما را به فکر وا می دارد. طراحی و ساخت این زندان را مهندسان آلمانی بر عهده داشتند؛ ساختمانی مدور با راهروهای پیچ در پیچ و اتاق های متعدد که هر مراجعه کننده ای را دچار سردر گمی می کند. پیچیدگی نقشه این زندان آن قدر زیاد است که در زمان عملیاتی بودن در عصر پهلوی دوم، هیچ کس نتوانست از آن بگریزد. قرینه سازی یکی از ویژگی های بارز این ساختمان بوده و چندین لایه حفاظتی را برای آن ایجاد کرده است. شاید جالب باشد که بدانید هنگام مرمت ساختمان برای برپایی موزه عبرت یکی از کارگران حدود 3 ساعت در ساختمان سرگردان شد چون نمی دانست باید کجا برود!

معماری ساختمان زندان به گونه ای است که وقتی کسی در آن فریاد بزند، صدا و انعکاس آن به بیرون نمی رود و کسی متوجه شکنجه های خونین و وحشتناکی که در آن جریان دارد، نمی شود. همین ساختار موجب شد تا سال های سال کسی از حضور این زندان در دل تهران مطلع نشود و جنایتکاران بتوانند به کار خود ادامه دهند. با وجود عدم نفوذ صدا به بیرون از ساختمان، صدای آنها در داخل زندان منعکس می شد و  این موضوع، بدترین شکنجه برای دیگر زندانیان به شمار می آمد.

کلیه راهروها در هر سه طبقه زندان به فضایی دایره ای شکل ختم می شود که از آن با عنوان محوطه اصلی یاد می کنند. این بنا به‌ گونه ای طراحی شده که زمستان های سرد و تابستان های گرم داشته باشد و زندانیان را بیشتر عذاب دهد.

بخش ها و دیدنی های موزه عبرت

1- اتاق افسر نگهبان

اتاق افسر نگهبان اولین جایی بود که زندانی به آن وارد می شد. در این مکان کار ثبت اطلاعات شخصی زندانی را انجام می دادند و همه لوازم او را می گرفتند. یک جفت دمپایی و لباس زندان تنها چیزی بود که به زندانی تحویل داده می شد و از اینجا به بعد باید چشمان زندانی بسته می ماند؛ مگر در حمام، دستشویی، سلول و اتاق های شکنجه.

2- محل نگهداری البسه زندانیان

پس از دریافت البسه زندانیان و کلیه لوازم شخصی آنها، این وسایل را در کیسه ای می ریختند و آن را تحویل افسر نگهبان می دادند. هر زندانی شماره ای داشت که آن را روی کیسه لباس او نیز می نوشتند و سپس آن را در کمد فلزی قرار می دادند.

3- عکاسخانه

 هر زندانی پرونده ای داشت و هر پرونده نیازمند عکس بود. در اتاق عکاسخانه، تابلویی از مشخصات زندانیان را به دست شان می دادند و از آنها عکس می گرفتند تا بتوانند برای شان تشکیل پرونده دهند.

4- سلول های عمومی و انفرادی

درهای تو در تو و متفاوت چیزیست که در بدو ورود توجه شما را به خود جلب می کنند. همه درها، لبه ها و قرنیزهای بلندی دارند. از آنجا که افراد با چشم های بسته وارد زندان می شدند این لبه ها را نمی دیدند و پس از برخورد با آنها با سر زمین می خوردند. 

این زندان دارای چهار‌بند انفرادی با 86 سلول و دو بند عمومی با 18 سلول بود که بزرگترین شان 30 مترمربع وسعت داشت و 30 زندانی را در خود جای می داد.

ظرفیت کل بازداشتگاه 200 زندانی بود؛ اما گاهی تعداد زندانیان به 800 نفر هم می رسید. بر اساس گفته زندانیان گاهی تعداد ساکنان هر سلول آن قدر زیاد می شد که حتا مجبور می شدند ایستاده بخوابند. 

5- اتاق پانسمان

شاید عجیب باشد که در مخوف ترین شکنجه گاه ایران اتاق پانسمان هم وجود داشت! البته تنها کاری که در این اتاق انجام نمی شد پانسمان زخم‌های ایجاد شده بر اثر ضربات شلاق و یا سوختگی بود؛ در واقع اینجا شکنجه گاه دوم محسوب می شد. آنها موقع تعویض پانسمان‌ها از داروهای بی‌حس کننده استفاده نمی کردند و نوعی شکنجه را برای افراد رقم می زدند. 

تعویض پانسمان محل مجروح شده عذاب بزرگی به شمار می رفت. آنها باندهای آغشته به خونابه و زخم‌های خشک شده را از روی پوست می کندند و دردی تازه را برای زندانی می آفریدند.

6- شکنجه گاه ها

اتاق های متعددی برای شکنجه در این زندان وجود داشت که امروزه بیشترشان بازسازی شده اند. آنها روش های متفاوتی برای شکنجه زندانیان زن و مرد داشتند و حتا اتاق هایی را هم برای این کار در نظر گرفته بودند. شکنجه گرهای ساواک از وسایل و روش های متعددی برای شکنجه افراد استفاده می کردند که برخی از آنها ابداع خودشان بود. تا به حال 74 نوع از شکنجه های ساواک با جمع ­بندی اسناد ساواک و اعترافات ساواکی­ ها و اظهارات زندانی ­ها در این موزه ثابت شده اند. یکی از حرفه ای های این کار محمدعلی شعبانی معروف به دکتر حسینی، متخصص شکنجه در ساواک بود. او بی سواد بود؛ اما فردی آموزش دیده در زمینه شکنجه به حساب می آمد.

در اینجا به برخی از مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

اتاق فوتبال

اتاق فوتبال یکی از معروف ترین شیوه های شکنجه ساواک بود. در این اتاق ابتدا دست های زندانی را از پشت می بستند و او را در کف زمین قرار می دادند. چند تن از افراد ساواک دور او حلقه می زدند و در حالی که کفش های نوک تیز پوشیده بودند او را مورد اصابت لگدهای شان قرار می دادند؛ گویی زندانی توپ فوتبال است. در بدو ورود زندانی و در اتاق افسر نگهبان با این شکنجه از زندانیان پذیرایی می کردند!

آپولو

آپولو مخوف ترین وسیله شکنجه در این زندان بود که آن را با الهام از آپولوی فضانوردان ساخته بودند. زندانی به شکل فضانورد به این دستگاه بسته می شد و کلاهی آهنی بر سرش قرار می گرفت. شکنجه گرها با کابل به کف پای او می زدند و صدای فریاد زندانی در کلاهی که بر سرش بود می پیچید. شکنجه گر کف پا را به 12 قسمت تقسیم می کرد؛ قسمت انتهایی پا با کابل­ های ضخیم ­تر و قسمت­ های بالای پا با کابل­ های نازک­ تر زده می شد. 

کف پا ارتباط مستقیم با مغز دارد پس با ضربه سوم و چهارم زندانی دیگر نمی فهمید که شلاق به کف پایش می خورد بلکه درد آن در مغزش می پیچید؛ انگار کابل به فرق سرش می خورد. در انتها برای آنکه از چرک کردن زخم های ایجاد شده در کف پا جلوگیری کنند و مانع از انتقال زندانی به بیمارستان شهربانی شوند، روی زخم ها را پودر پنی سیلین می ریختند که خود دارای سوزش زیادی بود.

زیر 8 یا اتاق تمشیت

شاید تا به حال صحنه دادن شوک برقی به عنوان شکنجه را در فیلم ها دیده باشید؛ اما اینجا دیگر فیلمی وجود نداشت و زندانیان واقعا با دستگاه شوک در اتاق زیر 8 شکنجه داده می شدند. این محل ابتدای بند 2 قرار دارد.

قفس داغ

قفسی فلزی با 80 سانتی متر ارتفاع و طول و عرض 50 سانتی متر که سقف آن را با ورقه های فلزی می پوشاندند. زندانی را برهنه و با فشار درون این قفس می کردند. سپس قفس با حرارت اجاق گرم می شد و تمام قسمت های بدن زندانی می سوخت. زندانی تلاش می کرد خود را بالا بکشد تا از سوختنش جلوگیری کند؛ در اینجا بود که با زدن ضربه به سقف قفس او را آزار می دادند و یا با سیگار دستش را می سوزاندند. زندانی تا ساعت ها پس از خارج شدن از قفس به صورت مچاله می ماند.

تخت شلاق

دست و پای زندانی را با قفل و زنجیر به بالا و پایین تخت می بستند؛ از آنجا که تخت حالت فنری داشت، بعد از مدتی زندانی حس می کرد مهره های کمرش در حال بازشدن از یکدیگر هستند و در این زمان بود که زدن شلاق به کف پای او شروع می شد. سپس با استفاده از اجاق زیر تخت پشت زندانی را می سوزاندند. معمولا دو نفر کار شلاق دادن را انجام می دادند تا به اصطلاح خودشان فرصت نفس کشیدن را از زندانی بگیرند و نگذارند او با نفس های عمیقش توان خود را بالا ببرد. گاهی هم با فرو کردن پارچه در دهان زندانی صدای او را خفه می کردند.

سوزاندن لب

این نوع شکنجه ریشه در یک عادت قدیمی دارد که طی آن بزرگترها لب بچه ای را که دروغ می گفت با سنجاق می سوزاندند. این شیوه شکنجه در دوره قاجار به کار گرفته شد و زندانیان دوره قاجار آن را تجربه کردند. در زندان این کار با میله آهنی داغ انجام می شد. زندانی از درد از هوش می رفت و لب ها قدری می سوخت که دندان ها پدیدار می شدند.

سایر شکنجه ها

آنچه گفتیم تنها گوشه ای از شکنجه های زندانیان در این زندان بود و می توان ساعت ها در مورد انواع شکنجه ها در این مکان حرف زد. در اینجا به اشاره به برخی از آنها اکتفا می کنیم؛ چرا که برخی از آنها آن قدر زجرآورند که نمی توان توضیح شان داد:  

پخش نوارهای مختلف از صدای زجر کشیدن با صدای بلند در سلول، وادار ساختن زندانی به تقلید صدای حیوانات، کشیدن ناخن ها، فرو کردن سوزن در انگشت، ممانعت از دستشویی رفتن زندانی، بیدار نگه داشتن زندانی برای مدت طولانی، شکنجه های روحی-روانی، عمل منافی عفت، ضرب و شتم، با مشت کوبیدن بر دهان و شکستن دندان‌ها، دوانیدن بر روی برف و یخ با پای زخمی، زدن لگد به زانو و شکم و زیر شکم زندانی، بستن به نرده‌های حیاط و دیوارها، حبس کردن در یک سلول متعفن و ...

7- محل ملاقات زندانیان

معمولا فرصتی برای ملاقات با زندانیان این زندان داده نمی شد؛ اما فضایی را برای آن در نظر گرفته بودند. در دو سوی این فضا تورهای حفاظتی قرار دارد. زندانی و خانواده‌اش در دو سوی آن قرار می گرفتند و به گفتگو می پرداختند؛ در حالی که یک نگهبان در میان آنها قرار داشت.

8- اتاق معرفی پهلوی ها و اسلحه ها

بخشی در این موزه به نمایش تصاویری از خاندان پهلوی و معرفی آنها اختصاص یافته است. در اتاق دیگری هم اسلحه ها، ابزار جاسوسی و برخی ادوات نظامی نگهداری می شود تا بتوانید با آنها آشنا شوید.

در بند چهار این زندان می توانید مروری بر حوادث و تحولات تاریخی در ایران داشته باشید؛ حوادثی که بر تاریخ کشور و جریانات مختلف سیاسی و دولتی تاثیر چشم گیری داشته اند مانند قیام 15 خرداد، کودتای 28 مرداد، هیات موتلفه و...

در یکی از سلول های این بند، مجسمه ای از پزشک احمدی -پزشک شهربانی زمان رضا شاه- را می بینید که قصد دارد با آمپول هوا یک زندانی را بکشد. 

9- یادبود و یادگاری های زندانیان

در بخشی از موزه عبرت، پلاک های حکاکی شده ای را می بینید که بر روی آجرهای زندان نصب شده اند. اینها مزین به اسامی مبارزانی هستند که از آغاز تشکیل این زندان تا روز انحلال آن از 1 تا 1140 شبانه روز در آن بودند. 4004 نفر در آن دوران به اتهام خیانت به حکومت شاه به دست ساواک افتادند. یکی از قسمت هایی که می توانید با این افراد آشنا شوید، بند مشاهیر است. پس از تغییر کاربری زندان، این بند به نمایش فضای گذشته اختصاص یافت و فضاسازی در آن به شکلی ویژه صورت گرفت. در این بند مجسمه های شهید بهشتی، شهید قدوسی، آیت الله طالقانی، شهید رجایی و ... را در حال و هوای آن روزها می بینید.

در بخشی از موزه عبرت می توانید یادگاری های زندانیان آن دوران سیاه را هم مشاهده کنید. یکی از جالب ترین آنها گلدان کوچکی است که خانم طاهره سجادی آن را در زندان و با خمیر نان درست کرده است. این گلدان بسیار ظریف و زیباست. گل رز روی کوزه با قرص ­های آسپرین بهداری زندان و بخش های سیاه با دوده بخاری های نفتی روی دیوار سلول­ ها رنگ آمیزی شده است. از این دست یادگاری ها در موزه عبرت فراوان است.

 بند سه موزه به چهره‌های ماندگار اختصاص یافته است و در آن می توانید عکس ها و اسامی زندانیان سیاسی زن و مرد قبل از انقلاب فارغ از نوع نگرش و گرایش سیاسی و مذهبی ببینید.

10- اتاق رییس زندان

اتاق مخصوص رییس کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک نیز در این موزه قابل دیدن است که آن را به شکل همان دوران بازسازی کرده اند.  این اتاق مجهز به تمامی وسایل ارتباطی، تخصصی و ... بوده و امکانات قابل توجهی داشته است. چارت و نقشه‌های عملیاتی را در این محل بررسی می کردند.

11- سایر دیدنی ها

محوطه حیاط با حوضی در میان آن و حمام از بخش های دیگر این زندان هستند. نکته جالب در مورد این فضاها آن بود که تمام شان محلی برای شکنجه بودند. مثلا فاصله‌ حمام رفتن زندانیان را، پرونده و اتهام آنها تعیین می کرد؛ اما حمام رفتن به فاصله زودتر از 15 روز مرسوم نبود و زمان حمام هم نباید بیشتر از 3 دقیقه می شد.

در بخش دیگری از موزه ماشین های ساواک قرار دارند. در این بخش لیموزین هایی را می بینید که متعلق به تیمسار نعمت الله نصیری سومین رییس ساواک و ارتشبد حسین فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات بوده اند. 

امکانات

امکانات اولیه مانند سرویس بهداشتی و نمازخانه در این موزه وجود دارد؛ اما یکی از جالب ترین امکانات آن فروشگاه محصولات فرهنگی است که می توانید محصولاتی چون کتاب های خاطرات زندانیان، کتاب های تاریخی و انقلابی و فیلم هایی با موضوع انقلاب و دفاع مقدس را تهیه کنید.

یکی از نکات قابل توجه موزه عبرت این است که راهنمایان آن همان هایی هستند که روزگاری را در این شکنجه گاه زجر می کشیدند و شما از زبان خودشان می توانید روایت آن روزها را بشنوید. در تصویر، فردی را می بینید که به تصویر خودش در این موزه اشاره می کند.

در این موزه امکان پذیرایی از بازدیدکنندگان نیز هست و شما در انتهای بازدید می توانید با ارایه قسمت کوچک بلیت خود (ته بلیت) از امکانات پذیرایی نیز استفاده کنید.

موزه عبرت | Photo by : Unknown
آدرس: تهران، میدان امام خمینی، خیابان یارجانی